سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شکیبایى دو گونه است : شکیبایى بر آنچه خوش نمى‏شمارى و شکیبایى از آنچه آن را دوست مى‏دارى . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
نبرد تاریخی احمدی‌نژاد با بورژوازی کمپرادور

دکتر عبدالرضا داوری: 1- محققان اقتصاد سیاسی در شناسایی ماهیت طبقه سرمایه داری یا بورژوازی، دو قشر مختلف را در این طبقه از یکدیگر تفکیک می نمایند. این دو قشر مختلف بورژوازی عبارتند از بورژوازی ملی و بورژوازی کمپرادور(1).

بورژوازی ملی، آن بخش از طبقه سرمایه داری در جوامع است که منافع خود را با تکیه بر تولید داخلی تأمین کرده و اغلب در موقعیت تضاد منافع با انحصارات بین المللی و فرامرزی قرار می گیرد. تجربه تاریخی اغلب کشورهای جهان و به‌ویژه ملل محروم نشانگر آن است که اکثر اعضای طبقه بورژوازی ملی در مبارزات آزادی‌بخش علیه سلطه امپریالیسم نقش مؤثری ایفا کرده و در جهت تحدید منافع کارتل‌ها و تراست‌های بین‌المللی تلاش مستمری را به انجام می‌رسانند.

بورژوازی ملی در فرآیند توسعه نقشی مترقی را بر عهده داشته و با تمام قوای خود، سعی در بومی سازی روندهای توسعه کرده و شیوه‌های جدید تولید راه ساز با فرهنگ ملی اتخاذ می‌کند.

بورژوازی کمپرادور بر خلاف بورژوازی ملی، روابط مستحکم اقتصادی خود را با انحصارات خارجی برپا کرده و سرمایه خود را با سرمایه چند ملیتی‌ها پیوند زده و به تبع آن منافع خود را در ایجاد و تحکیم سیادت سرمایه‌های خارجی تعریف و دنبال می‌کند.

بورژوا کمپرادورها در دو لایه متفاوت منافع سرمایه داری جهانی را تثبیت می‌کنند.

لایه اول کمپرادوریسم که به "کمپرادوریسم بوروکرات" موسوم است، شامل آن دسته از مدیران دولتی و وابستگان حاکمیت سیاسی است که در عرصه های مختلف صنعتی، بازرگانی، بانکداری، ساختمانی و کشاورزی فعالیت کرده تا آنجا که بخش عظیمی از سرمایه گذاری خصوصی را به خود اختصاص می دهند. این گروه، سرمایه خود را به تبع مقام و نفوذ خود در هیئت حاکمه گسترش داده و به‌ویژه در دوره‌هایی که اجرای پروژه‌های عظیم صنعتی و عمرانی با سرمایه گذاری و همکاری کمپانی های خارجی در اولویت قرار می گیرند، پیوندهای کمپرادوریسم بوروکرات با انحصارات خارجی تحکیم شده و در جهت تحکیم سیادت سرمایه های بیگانه، تمامی ابزارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را به‌کار می بندد.

لایه دوم کمپرادوریسم شامل صاحبان بنگاه های بزرگ واردات کالا، مدیران مراکز مونتاژ مصنوعات خارجی و بانکداران خصوصی با سرمایه مختلط و مشترک خارجی می باشد. اعضای این لایه عمدتاً ارتباطی نسبی یا سببی با اعضای لایه اول داشته و در عرف جامعه ما با اصطلاح «آقازاده‌ها» مشهور شده اند.

2- فرآیندی که تحت عنوان "توسعه" طی 16 سال حاکمیت دولت‌های سازندگی و اصلاحات در جامعه ایران بروز یافت، بستر ظهور بورژوازی کمپرادور را به شدت هموار ساخت، به‌طوری که در پی ظهور و صعود این قشر، شاهد افول و سقوط بورژوازی ملی بودیم.

در دوره موسوم به سازندگی و اصلاحات ، کمتر مؤسسه بزرگ تولیدی، بازرگانی، ساختمانی، صنعتی، حمل‌ونقل و کشاورزی را می توان سراغ گرفت که نماینده ای از وابستگان دولت در اداره آن مجموعه دخیل نبوده باشند.

این طبقه جدید که از رانت های اطلاعاتی، اجرایی، قضایی و تقنینی نیز بهره مند بود، سررشته نظام اقتصادی کشور را در اختیار داشت و منتقدان و مخالفان خود را نیز با شدت عمل از میدان به در می‌کرد.

نفوذ چشمگیر اعضای این طبقه در حوزه رسانه ها، باعث شده بود که دروازه بانی اخبار، منطبق با منافع آنان تنظیم شده و امکان بایکوت گزارش های غیرمطلوب نیز فراهم شود.

متأسفانه پس از دوم خرداد 76، آقای خاتمی –به‌عنوان فردی که آراء خود را بر مبنای اتکاء به "اقتصاد ملی و توسعه درون‌زا" از مردم اخذ کرد -نه تنها روند تحکیم "کمپرادوریسم دوران سازندگی" را متوقف نساخت بلکه شتاب فزاینده‌ای را در جهت ارتباط و پیوند با کانون های سرمایه داری جهانی بر ساختار اقتصادی ایران تحمیل کرد.

این فرایند با حرکت هماهنگ دو لایه کمپرادوریسم شکل پیچیده ای به خود گرفت و به تدریج تا پایان دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بر دامنه و عمق آن افزوده شد.

دولت اصلاحات از یک سو با اتخاذ این جهت گیری برون‌زا از طریق رشد "کمپرادوریسم"، مهم ترین تهدیدات را فراروی مردم سالاری، حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی قرار داد و از سوی دیگر با توجه به این که "کمپرادورها" هویت طبقاتی و فرهنگی خود را بدون توجه به ریشه های ملی، در اتمسفر جهانی جست‌وجو می نمایند، تثبیت حاکمیت این طبقه از سوی دولت اصلاحات، چالش های فراوانی را در برابر نظام جمهوری اسلامی ایجاد کرد.

اما در کمال ناباوری کمپرادورها، پیروزی شگفت انگیز "محمود احمدی‌نژاد" و تشکیل "دولت ملی" پس از 16 سال، باعث شد که "کمپرادوریسم" نخی باشد که همه وابستگان "اشراف بروکرات" را از سال 1384 تا کنون در جبهه "نه احمدی‌نژاد" گرد هم آورد. در واقع دیگر برای مخالفت با احمدی‌نژاد ، اصولگرا یا اصلاح‌طلب بودن مهم نیست، آنچه اهمیت دارد، این است که این عناوین پوششی است برای همراهی "کمپرادورها" در زمین زدن دولت احمدی‌نژاد.

از آنجا که حاکمیت راستین مردم سراسر ایران بر سرنوشت خود و اصیل شدن عدالت اجتماعی، رگ حیاتی کمپرادوریسم را قطع می‌کند، کمپرادوریست‌ها، تحدید مردم‌سالاری به حوزه های مرفه شهری و کمرنگ سازی عدالت اجتماعی را در دستور کار خود قرار داده و با ترویج فساد اقتصادی، سیاسی و اخلاقی، بستر بحران های آینده را هموار می‌کنند.

ترویج دین گریزی و ایجاد تردید در معارف ناب علوی از یک سو و ترویج اباحه‌گرایی و مشرب اموی از سوی دیگر، راهبرد فرهنگی بورژوازی کمپرادور بوده که زمینه پذیرش عملکرد سیاسی و اقتصادی این طبقه را فراهم می‌کند.

تضاد اصلی امروز عرصه سیاسی ایران، اردوکشی "کمپرادوریسم" در برابر "دولت ملی" و به عبارت دقیق‌تر تضاد هواداران "توسعه برون‌زا" و معتقدان به "توسعه درون‌زا" است.

ملت ایران در این آوردگاه تاریخی، "احمدی نژاد" را تنها نخواهند گذاشت.
______________________________________________

(1) واژه کمپرادور، واژه ای اسپانیولی و به معنای "خریدار" است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/9/17:: 12:59 عصر     |     () نظر