سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس چیزی از سحر بیاموزد، پایان کارش با پروردگارش است . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
محتشمی پور، انقلابی گریزان از گذشته خویش!

اکبر گنجی، حمیدرضا جلایی پور، سعید حجاریان، حشمت الله طبرزدی، محسن آرمین، عمادالدین باغی، ابراهیم اصغرزاده، عباس عبدی و ... همه و همه کسانی هستند که روزگاری جزو سردمداران جریانات افراطی و تندرویی بودند که چه بسا در جلسات خصوصی خویش، بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی را نیز به کندروی، کوتاه آمدن و سازش در برابر مخالفین بخصوص "لیبرال ها" محکوم می کردند.

اینها همان کسانی بودند که همه لیبرال ها چون بازرگان و یزدی را تکفیر کرده و همه هم و غمشان از میدان بدر کردن آنها بود و بس که آن را نیز عملی کردند.

کسانی که زمانی همه آرزویشان (فقط آرزویشان، چون اهل عمل نبودند) این بود که بتوانند تمامی سردمداران کفر جهانی، آمریکا و شوروی را به درک واصل کنند و برای عملی کردن شعارهای تند خود، لحظه شماری می کردند.

کسانی که همه مخالفین چه مذهبی، چه مارکسیست، منافق و یا لیبرال را کافر حربی دانسته و اعدام و ترور آنان را واجب می دانستند و کردند.

کسانی که برهه های مختلفی مسئولیت های مهم و سنگینی نیز در دست داشتند و دهه 60 مملو است از تندی و خشونت آنان. همان خشونتی که امروز، همنوا و همصدا با کسانی که خود آتش بر سرشان باراندند، منافقین و ضد انقلابیون خارج نشین، نظام جمهوری اسلامی را به آن محکوم می کنند.

اینان این روزها اصلاح طلب و ضد خشونت دو آتشه شده اند و این تنها نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی است که باید بار همه آنچه را در 30 سال گذشته بوجود آمده بر عهده بگیرد و جالب این که کسی نمی پرسد چه کسانی آن اعمال را مرتکب شدند؟

کسانی که با کوهی از "شور" و بدون ذره ای "شعور"، در حرکت جوشان انقلاب خود را جای دادند و آن کردند که خود خواستند، و امروز از منتقدین و مخالفین سرسخت همین نظام شده اند.

قدیمی ها درباره این گونه افراد اصطلاح جالب به کار می بردند و می گفتند:
"طرف بعد از این که شیر خورد، سینه مادرش را گاز می گیرد."
و این به درستی مصداق همین اشخاص "خشونت مزاج" اصلاح طلب است و بس.

یکی دیگر از این افراد که طی ماه های اخیر، انقلاب اسلام، امام و رهبرش را به سادگی به دنیای سیاست بازان قدرت طلب باخت، "علی اکبر محتشمی پور" است.

وی در دهه 60 بر مسند وزارت کشور نشست و همچنین دوره ای سفیر ایران در سوریه بود. او که این روزها شدیدا اصلاح طلب شده! و از خشونت های گذشته نظام در برابر مخالفین بسیار ناراحت است!!! تا پیش از این حمایت از مظلومان فلسطین و لبنان از افتخاراتش بود و معتقد بود که باید تا محو کامل رژیم اشغالگر قدس، به مبارزه علیه آن ادامه داد و همه توان نظامی و اقتصادی را نیز در این راستا به کار گرفت.

او که خود را از بنیانگذاران جنبش های ضد صهیونیستی خاورمیانه می دانست، این روزها به بیماری فراموشی دچار شده و همچون یار دیرینش شیخ "عبدالله نوری" که با افتخار به همه آرمان های امام پشت پا زد و "دولت اسرائیل" را به رسمیت شناخت، این روزها یکی از منادیان شعار صهیونیستی و آمریکا پسندانه "نه غزه، نه لبنان" شده است.

این که چرا چنین آدم دو شخصیتی ای هنوز در راس جمعیتی برای حمایت از مردم فلسطین نشسته است، نشان از فرصت طلبی او و امثال اوست که با شعاری آمریکایی، جوانان بی گناه را به خیابان می کشانند و مردم را به جان هم می اندازند و خون شان را بر سنگفرش خیابان ها جاری می کنند، ولی هنگامی که پای منافع اقتصادی و مادی به نام فلسطین وسط بیاید، در صف اول هستند و به نام حمایت از همان غزه که به هوادران ساده اندیش شان القا می کنند نباید از آن حمایت کرد، سفرهای خارجی با دلارهای تا نخورده می روند و ...

جناب آقای محتشمی پور!
ضد آمریکایی و ضد صهیونیست دیروز!
رئیس کمیته صیانت از اکاذیب موسوی و کروبی امروز!

نکند واقعا باورت شده با اتخاذ مواضع اخیرتان علیه نظام که هورا و هوار ضد انقلابیون خارج نشین همچون گوگوش و گنجی، رضا پهلوی و مریم و مسعود رجوی را به دنبال داشته، آمریکا شما را از لیست سیاه "سیا" و "اف.بی.آی" خارج می کند و برای یک بار هم که شده، قبل از ملاقات "ملک الموت"، می توانید سری به فرنگ بزنید و با هوادران امروزی خویش، بر سر سفره های رنگین، طعام حلال! تناول بفرمایید!!!

نخیر آقا.
آمریکا، اگر 100 سال هم بگذرد، زخمی را که به واسطه اشغال سفارتش (لانه جاسوسی) بر پیکرش وارد شده، فراموش نخواهد کرد و همچنان پرونده آن مفتوح است.

آمریکا، اگر 100 سال هم بگذرد، ضرباتی را که در انفجار سفارت خانه هایش (لانه های جاسوسی خاورمیانه) در بیروت خورد و شکست مفتضحانه تکه پاره شدن 241 کماندوی تفنگدار دریایی اش در انفجار مقرمارینز بیروت را فراموش نخواهد کرد و خودتان بهتر می دانید که چه کسانی را مسئول آن می داند.

آنها هیچگاه عظمتی را که انقلاب اسلامی ایران و رهبر کبیر آن امام خمینی ابهت پوشالی شان را شکسته، از یاد نخواهند برد و منتظر فرصتند تا زهر خویش را بریزند.

حال اگر هدف دیرینه، امروز در نقش خادمی بی جیره مواجب ظاهر شود، باعث نخواهد شد تا سابقه او از یاد آمریکا برود.

پس مردانه بر سر مواضع انقلابی و اسلامی گذشته خویش بمانید که بازگشت از آنها، چیزی جز ذلالت در برابر دشمنان اسلام، امام و انقلاب اسلامی نیست.

دفاع سرسختانه امروزتان از موسوی، همه را به یاد دفاع جانانه تان از "صدام یزید" می اندازد.
یادتان که نرفته؟! یا می خواهید آن را هم پنهان کنید؟
"در مجلس سوم نطق تاریخی "دفاع از صدام" را در کارنامه دارید. آری! دفاع جان‌نثارانه از "صدام کافر" که به بهانه حمله نخست امریکا به عراق.
یادتان که هست در آن نطق، صدام را به عنوان "خالد بن ولید ثانی" تجلیل و تحسین کردید، و جانبازی در راه او را واجب شمردید!
همین طور که امروز برای موسوی سینه سپر کرده اید، آن روز شدیدا معترض بودید که چرا جمهوری اسلامی در دفاع از صدام علیه آمریکا، نیرو نمی فرستد و اقدامی نظامی انجام نمی دهد؟!

آقای مدافع خالدبن ولید!
می‌دانستید یا نه، که خالد بن ولید، شمشیرزنی جنایتکار بوده است. وی همان کسی است که به دلیل دلباختگی به همسر یک مسلمان، شوهر او را کشت و زنش را بدون نگه داشتن عده به همسری گرفت، و البته شوهر او را متهم به نامسلمانی کرد تا خون او حلال شود! خالد بن ولید برای انجام این جنایت هولناک مورد توبیخ و طرد پیامبر خاتم صلی‌الله علیه و آله و سلم قرار گرفت.
(نقل به مضمون از پاسخ دیرینه خانم رجبی به جنابعالی)"

آقای محتشمی پور!
تا به سرنوشت همه آنانی که در بالا نام شان را برای یادآوری ات ذکر کردم دچار نشدی، تکلیفت را با امام و راه او مشسخص کن و فقط و فقط به این سوال جواب بده:

آیا شعار صهیونیستی "نه غزه نه لبنان" را قبول داری یا نه؟ اگر قبول داری، چرا همچنان به نام غزه و لبنان از بیت المال تناول می فرمایی؟!

و اگر قبول نداری، غیرتمندانه و مردانه! تکلیفت را با سازندگان و مدعیان و حامیان این شعار معلوم کن.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/8/23:: 1:34 عصر     |     () نظر