سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر فریب خورده را سرزنش نتوان کرد . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
آقای موسوی...چقدر خاکستری دادگستری به شما می آید.



گاهی اوقات برخی مسائل سال ها مسکوت می ماند اما ناگهان تبدیل به فریادی می شود که گوش خیلی ها را کر می کند...

چند روزی است که ماجرای دکتر سید حسن آیت،از نمایندگان مجلس در زمان دولت شهید رجایی،در صفحات خبری خودنمایی می کند،ماجرایی که پس از سالها اما درست سر بزنگاه مطرح شده...

میرحسین موسوی می خواست برای تصدی پست وزارت امور خارجه از مجلس رای اعتماد بگیرد،دکتر آیت به عنوان یکی از مخالفین وی پشت تریبون می رود و ایشان را به علت حمایت های بی دریغ از سیاست های مصدق مورد انتقاد قرار می دهد،مصدقی که امام خمینی در موردش گفت:"مصدق به اسلام سیلی زد،مصدق مسلم نبود"

آیت با اشاره به حمایت مصدق از روزنامه ای که تصاویر آیت الله کاشانی را به شکل سگ و مار و عقرب می کشید،از موسوی این سوال را پرسید که او کدامین مصدق را قبول دارد؟این مصدق را؟!!

میرحسین موسوی که پیش از آن مقاله ای را در روزنامه ی جمهوری اسلامی تحت عنوان "مصدق،فرزند رشید خلق(واژه ی محبوب منافقین و مجاهدین خلق)!"به چاپ رسانده بود،در قبال این انتقادات عکس العملی آشنا از خود نشان می دهد و می گوید مسئله مربوط به سال ها پیش است و نباید مطرح شود! این پاسخی بود که در انتخابات اخیر هم برای بستن دهان کسانی که به استعفای ننگین موسوی ایراد وارد می کردند داده می شد...!

به هر حال ایشان رای اعتماد را از مجلس گرفت،اما مدتی بعد دکتر آیت که هنگام مخالفتش با انتخاب موسوی برای وزارت،از مطرح کردن برخی مسائل خودداری کرده بود،درخواست استیضاح او را می کند! اما...یک روز صبح وقتی دکتر سید حسن آیت مدارک خود را برای استیضاح موسوی در دست داشت،با شلیک شصت! گلوله ترور می شود،مدارک به سرقت می رود و وزیر امور خارجه استیضاح نمی شود...

و امروز وزیر امور خارجه ی استیضاح نشده ی دهه ی شصت کاری کرده که دنیا سی سال است از انجام آن عاجز است،او واقعا قدرتمند است که توانسته یک ماهه ایران را به وضع فعلی در آورد! اما،انجام این کار از عهده ی یک آماتور خارج است،گاهی اوقات کیفیت صحنه ی جرم بیانگر شناسنامه ی حرفه ای مرتکب آن است...برای شتر دزد شدن ابتدا باید تخم مرغ ها را کش رفت!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/29:: 2:16 عصر     |     () نظر