سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمعکار در بند خوارى گرفتار است . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
ساده‌اندیشی‌اتان شما را به مؤید درون انقلابی مخالفان تبدیل کرده است

جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در نامه‎ای سرگشاده به علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس، نسبت به اظهارات اخیر وی واکنش نشان دادند.

به گزارش رجانیوز، در این نامه آمده است:

مواضع چندماه گذشته حضرتعالی خصوصاً نامه اخیرتان به آیت الله جنتی ما را وادار کرد که پاسخی دوستانه و دلسوزانه برای شما منتشر کنیم. همچنین نکاتی را به شما و کسانی که در این مدت بر مشی‌ای شبیه به حضرتعالی قدم برداشتند، گوشزد کنیم.

ابتدا به نکات کوچکی که لابلای سخنان‌اتان بدان‌ها اشاره کردید، پاسخ می دهیم و بعد به اصل و ریشه نامه‌اتان می پردازیم.

اینکه چرا آیت‌الله یزدی خطاب به آقای رفسنجانی فرمودند به شما چه ربطی دارد که پیشنهاد آزادی زندانیان را طرح می کنید ولی خطاب به رئیس‌جمهور حرفی نزدند، پاسخ واضح است. رئیس‌جمهور مجری قانون اساسی در کشور است، اگر مجری قانون اساسی خواستار رأفت در حق بازداشت شدگان بشود و نه اینکه دستور آزادی صادر کند، جای تعجبی نیست، چون در چهارچوب وظیفه قانونی خود عمل کرده است اما آقای هاشمی درکدام موضع قانونی امر به آزاد کردن زندانیان کردند؟ بگذریم از آن مظلوم نمایی‌های ایشان و بغض برای بازداشت شدگان که انسان را به فراموشی می انداخت که گوینده این سخنان خود چه کارنامه درخشانی در زمان مدیریتش در این مسائل دارد.

اما اصل استدلالات شما و برادرتان جناب محمد مطهری و... در جهت محکوم کردن مقصرین دو طرف ماجراست. استدلال فرمودید که انتساب اتفاقات اخیر به آقایان هاشمی و موسوی، همانند استدلال معاویه است در قتل جناب عمار(س).

برادر ارجمند

یاران معاویه و امیرمؤمنان(ع) هردو در این اندیشه بودند که در جبهه حق حضور دارند و هر دو، از نگاه خود در جهت حق می جنگیدند. استحضار دارید که شیعه تا قرن ها تنها شأنی که برای ائمه قائل بوده است، رهبری سیاسی و فکری بوده و امامت به معنای امروزی آن و با تمام ابعاد دقیق کلمه از زمان حضرت امام رضا(ع) توانست برای شیعیان جا بیفتد. یعنی زمان علی(ع)، در نگاه پیروان ایشان تبعیت از یک رهبر سیاسی به عنوان جانشین پیامبر(ص) مطرح بوده نه امامی معصوم.

فرق یاران معاویه و علی(ع) اینجا بود که عده ای توهم حق بودن و حق داشتن را داشتند و عده ای برای حق قطعی و مسلم به جنگ آمده بودند. اساساً عامل اصلی به وجود آمدن فتنه و جنگ و مسبب اصلی همه خونریزی ها چه کسانی بودند؟ همان ها که توهم حق بودن داشتند. آن روز اساساً نباید جنگی رخ می داد تا کسی شهید شود یا اساساً خونی به حق و ناحق ریخته شود اما مطامع معاویه و توهم حق بودن یارانش سبب شد تا در برابر حق قطعی بایستند.

جالب اینجاست که در همان برهه از تاریخ هم استدلال معاویه و یارانش که آنها را با خیال حق بودن فریفته بود، از جنس استدلالات متوهمین امروزی بود و قتل عمار و حتی سربازان جبهه معاویه را به علی نسبت می دادند. از طرف دیگر، آیا تمام حرکات و سکنات سربازان علی(ع) درست و منطبق برحق بوده است؟ آیا مثلاً طی جنگ ایران و عراق هیچگونه اشتباه و ظلمی از جانب سربازان جبهه حق یعنی مجاهدان ایرانی سر نزده است؟ به نظر می رسد که ظلم هایی صورت گرفته باشد و بی شک به هر ظلمی مستقلاً باید رسیدگی شود اما نباید اصل و فرع را در حادثه ها گم کرد. مقصر اصلی احیاناً ظلم‌هایی که به سربازان عراقی که در جبهه باطل می جنگیدند، وارد شده است، چه کسی بود؟ غیر از کسی است که براساس مطامع و توهمات خود جنگی را به راه انداخت؟ غیر از این است که تنها عامل وقوع خونریزی ها، معاویه ها و صدام حسین ها بودند و اساساً جنگی نباید رخ می داد تا احیاناً ظلمی هم در وسط آن جنگ رخ بدهد؟ مسئله ما اینجاست که براساس کدام حق، جنگی رخ داد تا شاید ظلمی هم رخ داده باشد؟

جناب آقای مطهری

ما اطمینان نداریم که اساساً قتل و شکنجه ای رخ داده باشد اگر چنین نیز شده باشد -که خود ظلم است و توجیه هم ندارد و باید ظالم را به محکمه برد-، اما قطعاً اصل ماجرا و آن کسی که در درجه اول باید مورد محاکمه قرار بگیرد، اشخاصی هستند که از روی توهم یا خدای ناکرده مطامعی، توهم حق داشتن را برای عده ای به‌وجود آوردند و براین اساس جنگی به‌وجود آمد که عده ای زیادی از دو طرف در آن آسیب‌های جدی دیدند.

آقای مطهری آیا شکی در جملات خانم عفت مرعشی -همسر آقای هاشمی- در صبح روز انتخابات وجود دارد؟ فیلم این سخنان را ندیده اید؟ از تحلیل گران عادی کسی بود که در روز انتخابات حتی گمان ببرد که فردایش چنان اتفاقاتی می‌افتد؟ همسر آقای هاشمی یک روز قبل از شروع ماجراها با قطعیت فرمان به خیابان ریختن پس از شکست را می دهند، در شرایطی که همه شاهد برگزاری یک انتخابات خوب و در کمال آرامش بودند. بعید است کسی ایشان را یک تحلیل‌گر زبده سیاسی و امنیتی بداند آیا اقتضای تعقل غیر از این است که بین حوادثی که از فردای انتخابات رخ داد و سخنان اینچنین واضح یک فرد عادی اما منتسب به شخصی صاحب نفوذ ارتباطی منطقی دید؟ معنای این ارتباط منطقی بین سخنان ایشان و اتفاقات را خودتان بیان کنید آیا غیر از سخنانی است که آیت‌الله جنتی به گوشه ای از آنها اشاره کردند؟

از آقای هاشمی هم بگذریم -هرچند حق مسلم ملت گذشتنی نیست- حضرتعالی نیز مستحضرید که شکی در نتیجه انتخابات نیست. مدعیان تقلب هم که پس از چندین و چند هفته هنوز دست کم یک دلیل هم برای اثبات تقلب نتوانستند جور کنند که عقل سلیم از بابت قوت آن لااقل به آرامش برسد. اجازه دهید معنای این جملات را با هم مرور کنیم معنای این جملات اینست که درست مثل معاویه و صدام حسین و باراک حسین و... توهم یا مطامع شخصی یک نفر یا یک گروه ایجاب کرده است که برپایه باطلی، حق به جانب جنگی را به وجود آورند و پا روی لااقل حق مسلم 24.5 میلیون ایرانی بگذارند و در وسط این معرکه که به وجود آوردند عده ای بیگناه از دوطرف کشته بشوند یا آسیب ببینند یا به هر طریق دیگری مظلوم واقع شوند.

آیا رواست که امثال شما و برادر بزرگوارتان و آقای دکتر افروغ و محسن رضایی و... در برابر چنین ظلم بزرگی در حق این همه از ملت سکوت کنید یا حداکثر در ژست هایی روشنفکرانه بگویید «اصلاح طلبان هم اشتباه کردند»؟ چرا شما و امثال شما آن زمان که حق این بخش بزرگ از ملت را می خوردند و عده ای بی گناه را به کشتن می دادند، فریاد برنیاوردید و اکنون در موضعی حق به جانب و با نگاه عاقل اندر سفیه، اشتباهات دو طرف را گوشزد می فرمایید؟ چرا زمانی که مد جامعه چنین است که کوچک‎ترین ظلمی به یک طرف ماجرا -که از قضا مقصر اصلی به وجود آمدن فتنه و بلوا نیز همان طرف هست- محکوم و بزرگنمایی شود امثال شما در خط مقدم تقبیح کنندگان فعالانه حاضرند اما در دفاع از رأی ملت ایران و رکن انقلاب اسلامی یعنی ولایت فقیه نه تنها آنها را در خط مقدم نمی بینیم بلکه ساکت اند یا حداکثر با موضعی آرام و روشنفکرمآبانه دوطرف را به آرامش دعوت می کنند؟

چرا هنگام کوچکترین اشتباه، احمدی‌نژادها فریاد «چرا اشتباه کردید» امثال شما گوش فلک را کر می کند اما در برابر بزرگترین ظلم های دیگران کوچکترین قاطعیت و فریادی از امثال شما دیده نمی شود؟

چگونه است که داد شما نماینده محترم را برای بازداشت شدگان می شنویم اما وقتی سخن از شهادت 8 بسیجی است که به‌‌دلیل توهم یک شخص کشته شدند، دادی از حضرتعالی و امثال شما بلند نمی شود؟ کسانی که تنها زمانی از آنها صدایی بلند می شود که خط مخالف انقلاب نیاز به مؤیدی درون انقلابی برای حرفهایش دارد، آیا به نظر دچار نوعی ساده اندیشی نیستند؟ حق طلبی خوب است اما در همه جا. فریاد برای جلوگیری از ظلم خوب است اما به شرطی که در برابر هر ظلمی، به اندازه بزرگی آن ظلم فریاد برآورده شود، نه اینکه با ظلم نیز گزینشی برخورد شود. فریاد برای دفاع از همه مظلومان لازم است نه فقط آن احیاناً مظلوم هایی که رسانه ها آنها را مطرح می کنندو سر و صدا دارند.

آقای مطهری می دانید چرا مواضع امثال شما، آقای محمد مطهری، دکتر افروغ، محسن رضایی، دکتر علی لاریجانی و... اینقدر با آب و تاب توسط رسانه های خط فکری همان غرب زدگان که در نامه‌اتان اشاره کردید، دنبال می شود؟ می دانید چرا بازدید امثال روزنامه اعتماد و اعتمادملی ها با تقدیر و تحسین از شما و امثال شما یاد می کنند و تیتر صفحه اول خود را بارها و بارها به سخنان امثال شما اختصاص داده اند؟ تاکنون به این اندیشیده اید که چرا شما و امثال آنان که نامشان برده شد، توسط خط فکری غرب زدگان تشویق می شوند اما امثال حضرات آیات مصباح یزدی ، جنتی و یزدی یا برخی سیاسیونی که قاطعانه از ولایت و خط ولایت دفاع می کنند، در نظر آنها مبغوضند؟ مطمئن باشید اصل و تمام جواب "میخ دار" بودن حرفهای آنان از آن جنبه که فرمودید نیست، بلکه دفاع از حق هزینه دارد. باید از آبرو مایه گذاشت، کاش روزی تمامی نخبگان حاضر به پرداخت این هزینه ها بشوند و آنجا که باید سخن بگویند، سکوت نکنند و آنجا که باید سکوت پیشه کنند با سخنان خود انقلاب را دشمن شاد نکنند.

امید است که این نهی از منکر و امر به معروف برادرانتان شما را نرنجانده باشد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/5/13:: 3:7 عصر     |     () نظر