سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همواره بیندیشید که آن مایه زندگانی دل [امام حسن علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

قرآن، تفکر باطل را گاه به خانه عنکبوت تشبیه کرده که سست‌ترین خانه‌ها است - «ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت» - و گاه به درختان بی‌ریشه‌ای که بر روی زمین می‌رویند و هر دو با اندک نسیمی به نابودی می گرایند. جبهه دوم خرداد که بخشی از آن با تفکر مقابله با ارزش ها شکل گرفت، مدت کوتاهی قدرت نمایی کرد؛ ولی به زودی در میان مردم مطرود شد. در همین راستا بود که آقای محمد سلا‌متی - دبیر کل سازمان نامشروع مجاهدین انقلا‌ب - اعلا‌ن ‌کرد درصددیم نام جبهه دوم خرداد را تغییر دهیم. (آفتاب یزد، 13/8/83) وشاید به همین دلیل بود که در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری نام این جریان به جنبش سبز تغییر یافت تا با نام و نماد دیگری بتوانند به تجدید قوا بپردازند و بار دیگر به قدرت دست یابند؛ ولی مردم چهره کریه بدخواهان را از پشت این نام زیبا شناختند و باز هم دست رد به سینه آنان زدند و نشان دادند فریب تغییر نام و عنوان را نمیخورند. مهمترین دلیل برای رویگردانی مردم از جبهه دوم خرداد و به اصطلاح طرفداران جنبش سبز، بی اعتنایی آن ها به مردم و قانون مورد احترام مردم و مقابله بخش قابل توجهی از آنها با ارزش های اسلام و انقلاب است. این گروه در طول دوره حیات خویش همواره آنتن خود را به سمت غرب تنظیم می کردند و هیچ گاه حاضر نشدند به سفارش های مقام معظم رهبری که به‌سان حضرت نوح(ع) آنها را دعوت به سوار شدن به کشتی انقلاب می کردند، توجه کنند تا از غرق شدن در طوفان های حوادث نجات یابند. مقام معظم رهبری در اینباره می فرمایند:
«... حضرت نوح نبی‌الله (علی نبینا و علیه السلام) به فرزندش فرمود: «یا بنی ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین». نظام اسلامی هم تأسیا به حضرت نوح، به همه میگوید: بیایید با ما باشید، بیایید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمی کنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند.» (در جمع خبرگان رهبری، اسفند 88)
اکنون چه باید کرد؟ کسانی بهرغم هشدارهای صریح مقام معظم رهبری، ‌خود بر بیرون رفتن از نظام اصرار می ورزند، و راه خود را از اسلام و انقلاب جدا کردهاند. دراین صورت، طبیعی است که نظام تا حدی با آنها مماشات خواهد کرد. متأسفانه نصایح رهبری در گوش آنها اثری نکرد و در نتیجه با پایان یافتن مدارا، دیگر راهی برای بازگشت آنها باقی نمانده است؛ کسانی که بیش از 9 ماه است در برابر قانون و رای مردم ایستاده و همگام با دشمنان و تحت الحمایه آنان با انجام کودتای نرم در جهت براندازی نظام اسلامی کوشیده اند، نه قانون را قبول دارند، نه نظام اسلامی و نه آرای مردم! بنابراین، این گونه افراد و گروهها از چارچوب نظام خارج اند و در ولایت دشمن در آمده اند و طبیعتا حق حضور در هیچ عرصه ای از عرصه های سیاسی، تقنینی و اجرایی را در نظام ندارند. در راستای همین استراتژی بود که مقام معظم رهبری درباره این گونه افراد فرمودند: «اگر چنان چه کسی وارد میدان رقابت انتخاباتی و مسابقه انتخاباتی بشود، اما بخواهد چارچوب را بشکند، او از قاعده نظام خارج شده است.» امام (رضوان الله تعالی علیه) که جامع‌الاطراف بود، به مجرد این که نسبت به قانون قصاص یک حرکتی انجام گرفت - که خوب، یک قانون بود - فوراً حساسیت امام مطلب را درک کرد؛ فهمید که معارضه با قانون قصاص اسلامی، معنایش چیست؛ و آن برخورد عجیب و قاطع را که یادتان هست، انجام داد. ما باید این جور باشیم؛ باید حساس باشیم.
روی مسأله اصلی نظام و نقشه نظام و کلیت نظام هیچ اهمالی را نباید روا بداریم.”
بر این اساس و بر این مبنا وطبق نظر رهبری نظام” کسانی که حاضر نیستند قانون را تحمل کنند، کسانی که حاضر نیستند اکثریت را قبول کنند، کسانی که آن انتخابات عظیم چهل میلیونی مایه افتخار را زیر سوال می‌برند، یک نقطه قوت را برای نظام می‌خواهند تبدیل کنند به یک نقطه‌ ضعف، این ها در واقع دارند خودشان، خودشان را از این کشتی نجات - که نظام اسلامی است - بیرون می‌اندازند؛ والا هیچ کس نمی خواهد کسی را از کشتی نجات بیرون بیندازد.” به هر حال معظم له فرمودند کسانی که رای اکثریت و قانون را نمی‌پذیرند، صلا‌حیت حضور در چارچوب نظام اسلا‌می را از دست می‌دهند، که از دست داده‌اند.
این حکم ایشان شبیه همان حکمی است که امام (ره) در پاسخ به نامه محتشمی پور در‌باره نهضت آزادی صادر فرمود و برای همیشه نهضت آزادی را از حضور در عرصه های سیاسی و حکومتی منع کرد. بنابر این مدعیان اصلاحات که در 9 ماه گذشته در برابر قانون و آرای مردم ایستاده و با آشوب های خیابانی به حیثیت جمهوری اسلامی و اموال عمومی آسیب وارد کرده اند، دیگر در چارچوب نظام نمی گنجند و از این چارچوب خارج اند. این گونه افراد و احزاب با عملکرد خود نشان دادند همچون نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت حضور در رقابت های انتخاباتی را ندارند؛ زیرا نه قانون اساسی را قبول دارند و نه انتخابات و نه را‡ی اکثریت و نه حتی قواعد دموکراسی غربی که سال ها برای آن فریاد کرده اند! از این جهت می توان گفت این جریان به پایان راه خود رسیده است. البته حامیان غربی آن ها نیز به پایان خط رسیده اند؛ چرا که در عرصه تقابل با نظام رسما اظهار عجز کرده و به عرصه جنگ مجازی و سایبری روی آورده اند که البته در این عرصه هم توسط نیروهای ارتش سایبری ایران شکست سنگینی را تحمل کرده اند. پس نه غربی‌ها باید به گروه شکست خورده جنبش سبز اموی امیدوار باشند و نه این ها به اربابان غربی. تنها جنبش سبز علوی است که با تکیه بر پشتیبانی ملت مسلمان ایران و با عنایات حضرت حق به پیش می تازد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 89/1/12:: 12:26 عصر     |     () نظر