سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در صفت دنیا فرمود : ] مى‏فریبد و زیان مى‏رساند و مى‏گذرد . خدا دنیا را پاداشى نپسندید براى دوستانش و نه کیفرى براى دشمنانش . مردم دنیا چون کاروانند ، تا بار فکنند کاروانسالارشان بانگ بر آنان زند تا بار بندند و برانند . [نهج البلاغه]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ
تصویر دیدنی عکاس ایرانی از کسوف


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/27:: 1:1 عصر     |     () نظر
بهاء الله مهاجرانی!

حسین شریعتمداری

بعد از صدور فتوای معروف تحریم تنباکو از سوی مرجع گرانقدر عالم تشیع، مرحوم آیت الله العظمی میرزای شیرازی که خروش فراگیر و همه جانبه مردم را در پی داشت و سرانجام ناصرالدین شاه را به لغو قرارداد استعماری «رژی» مجبور کرد، جمعی از علمای برجسته حوزه های علمیه برای قدردانی از مرحوم میرزا به دیدار او رفته بودند- گفته می شود مرحوم آیت الله شهید سیدحسن مدرس نیز در این جمع بود- مرحوم میرزای شیرازی ضمن استقبال از آنان و تأکید بر ضرورت ایستادگی در برابر زورگویی و غارتگری قدرتهای استعماری، سر به گریبان تفکر فرو برده و گریسته بود. حاضران از این حالت به تعجب آمده و علت را پرسیده بودند و میرزای بزرگ در پاسخ گفته بود؛ فتوای من بر ناخشنودی حضرت بقیه الله الاعظم - ارواحناله الفداء- تکیه داشت و در آن آمده بود «امروز - الیوم- استعمال توتون و تنباکو در حکم محاربه با امام زمان علیه السلام است» و مردم که فدایی آن حضرت هستند، با این اشاره در پی جلب خشنودی ایشان به پای جان دویدند و بساط قرارداد استعماری رژی را برچیدند. بنابراین، اکنون دشمنان به نقطه قوت و کانون اصلی قدرت شیعه پی برده اند و از این پس برای مقابله با این کانون قدرت و اقتدار، توطئه ها می چینند و ترفندهای فراوان به کار می گیرند....

بهائیت که به گواهی اسناد موجود و به قول حضرت امام(ره) یک «حزب صهیونیستی» است اگرچه چند ده سال قبل از آن تاریخ پدید آمده بود ولی فعالیت گسترده و چشمگیری نداشت اما بعد از فتوای مرحوم میرزای شیرازی فعالیت تبلیغاتی این حزب صهیونیستی با حمایت مالی و سیاسی دولت انگلیس شتاب گرفت و هرچند که به دلیل حضور 5 مجتهد در مجلس شورای ملی- بعد از مشروطه- و فتوای مراجع وقت درباره بهائیت که هنوز از خاطر ها نرفته بود این فعالیت با موانع فراوانی روبرو بود، ولی با روی کار آمدن رژیم پهلوی که هویتی انگلیسی داشت و مخصوصاً در دوران محمدرضا پهلوی، این حزب صهیونیستی در بسیاری از مراکز حساس کشور حضوری موثر و تعیین کننده پیدا کرد تا آنجا که بیش از 01 تن از وزرای کابینه هویدا و مقامات برجسته کشوری و لشگری بهایی بودند. همزمان با فعالیت این حزب صهیونیستی که از حمایت آشکار اسرائیل برخوردار بود، انجمن حجتیه شکل گرفت که صرفنظر از نیت و انگیزه برخی از اعضای آن، یک جریان موازی برای گم کردن رد بهایی ها در مراکز حساس کشوری و لشگری و انحراف اذهان عمومی از فعالیت اصلی این حزب صهیونیستی بود.

درپی پیروزی انقلاب اسلامی، دست بهائیان از مراکز حساس و سرنوشت ساز کشور کوتاه شد که خود حدیث مفصلی است.

و اما، از چند ماه قبل و همزمان با شکل گیری فتنه اخیر که مدیریت نه چندان پنهان رژیم صهیونیستی در آن غیرقابل انکار است، بار دیگر این حزب صهیونیستی در پوشش حمایت از سران فتنه به میدان آمد، اگرچه مانند سایر گروه ها و جریانات ضد انقلاب حامی موسوی و کروبی و خاتمی، بسیار حقیرتر از آن بوده و هست که غیر از کمک های مالی و تبلیغاتی در حمایت از سران فتنه، کاری از آن ساخته باشد و دیدیم که نبود.

دیروز گروه 5 نفره عطاءالله مهاجرانی، محسن کدیور، عبدالعلی بازرگان، عبدالکریم سروش و اکبر گنجی که به عنوان «اتاق فکر جنبش سبز»! و سخنگوی سران فتنه اعلام موجودیت کرده و این ماموریت آنان از سوی موسوی، خاتمی و کروبی نیز تکذیب نشده است، آشکارا به نفی وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم- ارواحنالتراب مقدمه الفداء- پرداختند. نفی وجود مبارک مراد غایب(عج) از سوی اکبر گنجی در مصاحبه با بی بی سی صورت گرفت ولی اولاً؛ اکبر گنجی مطابق شواهد و اخبار موثق، نقش ساختارشکن در گروه یاد شده را برعهده دارد و بدون اجازه این گروه، مجاز به اظهارنظر نیست. به یقین آقایان مهاجرانی و کدیور و سروش نمی توانند نشست مشترک خود در لندن و با حضور مسئول میز ایران در MI6 را که دستور کار آن تعیین شرح وظیفه این گروه بود، انکار کنند. گفته می شود که در آن جلسه به عبدالعلی بازرگان اجازه حضور داده نشده بود.

ثانیاً؛ اکبر گنجی یکی از 5 عضو گروه یاد شده است، بنابراین اظهارات سخیف و کودکانه وی در نفی وجود مبارک حضرت صاحب(عج) نمی تواند بیرون از خواست و اراده گروه مزبور باشد.

ثالثاً؛ اینگونه اظهارات در نفی تشیع، وجود مبارک مراد غایب(عج) و... پیش از این نیز آشکارا و بی پرده از سوی سروش، کدیور و گنجی مطرح شده بود، بنابراین گروه 5 نفره مورد اشاره، با همین هویت شکل گرفته و به اصطلاح به عنوان «اتاق فکر»! موسوی و خاتمی و کروبی آغاز به کار کرده است....و ده ها سند و شاهد دیگر که در این وجیزه نمی گنجد و از مأموریت جدید عطاءالله- بخوانید بهاءالله- مهاجرانی حکایت می کند.

و اما، اگرچه گفته اند «از دل برود هر آن که از دیده برفت» ولی آن گونه که نگارنده چند سال قبل نیز اشاره کرده بود، مراد غایب ما- روحی له الفداء- میهمان دل نیست که گاه در آن باشد و گاه برخیزد. او «بر دل نشسته ای» است که با دل سرشته است و دوستی و محبت او با بلندترین آرمان انسان ها که «خداجویی» و «عدالت» است گره خورده است. شیفتگان او، تشنه عدالت اند و در ظهورش، گمشده خویش را به انتظار ایستاده اند و حاشا که پای پس بگذارند.

پشه ای بر درخت خرمایی نشست و هنگام برخاستن به درخت گفت؛ خود را محکم بدار که قصد برخاستن دارم! درخت پوزخندی به تمسخر زد و گفت؛ چون تو پشه بی مقدار، بسیار می نشینند و برمی خیزند بی آن که زحمتی بیفزایند...

و بالاخره، فتنه اخیر اگرچه تلخی هایی داشت ولی چه موهبت بزرگی بود، هدیه خدای مهربان به ملت ایران و چه زودتر از آنچه انتظار می رفت منافقان را به رسوایی کشید...

در کلام خدا آمده است که منافقان بیم آن دارند سوره ای نازل شود و مردمان را از کفر درونی آنان باخبر سازد... و می فرماید... ای پیامبر! به منافقان بگو، اکنون استهزاء کنید! که خدا آنچه را از آن می ترسید برملا خواهد کرد...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/27:: 12:58 عصر     |     () نظر

با خامنه ای کسی نگردد گمراه

او در شب حمله میدرخشد چون ماه

در هر نفسم برای او می خوانم

لا حول ولا قوة الا بالله


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 2:12 عصر     |     () نظر

سلام علیکم آقا محمود، خوبی؟

نصف شبی درو چرا می کوبی؟

 

باز اومدی بگی که صبح شد پاشین

صبح شد و ظهر شد و غروب شد پاشین

باز اومدی بگی که وقت کاره

بابا چشای ما هنوز خماره

تا کی می خوای مزاحم ما بشی

تا کی می خوای وایسی و منت کشی

ببین همه خوابن از تو غافل

تو هم برو بخواب کنار ساحل

 

ولش بکن این ملتو بی خیال

برو سفر ایتالیا با عیال

تو هم بگو آزادی آی جوونا

تحریک بکن ملتو، مثل اونا

تو هم بگو گفتگوی تمدن

بعدش برو با لیزا رایس، نوش جون

 

ماها فقط خوراک خواب نازیم

بیدار بشیم واسه تو جوک می سازیم

می گیم که نقش یوسفو رد کردی

به دخترای احساسی بد کردی

  

می گیم زلیخا که پیر و کمون شد

یهو زیر کاپشن تو جوون شد!

بازم می خوای با ما کلنجار کنی؟

بازم می خوای 20ساعته کار کنی؟

  

چقدر می خوای تلاش کنی تو 4 سال

دورت تموم شد و نبرده ای حال

بودجه ملت دستته نشستی؟

زدی تو خط فقر و ساده زیستی؟

  

نشنیدی قبل تو چه حالی برده؟

چی گفته و چی برده و چی خورده

  

اهل و عیالو برده بود کاخ شاه

زندگی می کرد، شب و روز تو رفاه

  

ماشین شخصیش یه هواپیما

بود پول خریدش از کجا؟ از ما بود!

     

گرچه لباس روحانی تنش بود

ولی دمادم دنبال تنش بود

  

برگزاری کنفرانس برلین

رقص زنا تو جشن ایران زمین

 

دست دادنش با زنای اجنوی

با جووناش دست داده نه با بی بی

عکسهای جور وا جور با زنهای لخت

اینوری و اونوری و تمام رخ

  

شب با کیا بود کجا خوابید دیگه

تو موج سوم اینو شاعر میگه

«سلامم را رسان لطفا " به باران

شکوفه هم اگر دیدی چه بهتر

نشد دریا سحر سارا صنوبر»

 

محمود ببین ممد چه حالی کرده

بیت المالو اینجوری خالی کرده

   

شرایط سردم داری همینه

وقتی بشر خوابه کی هست ببینه

مردم می گن روحانی عمومه

شال سیاه هم بسته، پس تمومه

تهمت بی جا نزنید معصومه

دور از گناه و مکروه وحرومه

   

نگید چقدر خرجای تفریحاش شد

نگید چقدر خرج یه افتتاش شد

 

نگید چقدر کسری بودجه داره

نگیده پولاشو کجاها میزاره

 

ممد و بیت المال و جیب عباش؟

دروغ می گن، پولا بوده از باباش

  

آره محمود، اینجوریاس ریاست

زندگی هست کشمکش و سیاست

  

18 تیر یادت می یاد چی بودش؟

نامه جام زهر کی بود عمودش؟

 

از نامه مخفیونه شنیدی؟

به بوش نوشته شده بود، فهمیدی؟

   

فهمیدی با اون همه یال و کوپال

نیروگاه نطنزو خوابوند 2 سال

  

روزنامه های زنجیری رو خوندی

تو توهیناش به مراجع نموندی

  

اون که می گفت تقلید کار میمونه

مقلد تیپ مایکل جکسونه

رضای خاتمی می گفت اون روزا

امام زمون تاخیر داره، استیضاح!

 

فکر امام خمینی مال حوزس

گنجی می گفت، آخه اونم تو روضس

  

اعلمی می گفت: اگه لازم باشه

استیضاح از امام حسینم جاشه!

 

بی بی می گفت از خاتمی شنیده

آبراهام صهیونیستم شهیده!

شعار اصلاحات تهش همینه؟

عکسای رهبر پاره رو زمینه

 

یک صد و بیست و هفت نفر بی حیا

تعارف جام زهر بدن به آقا

والله ان قطعتموا یمینی

وقتی نمی گی میشه این می بینی؟

  

تقصیر ممد نیست مقصر ماییم

بس که خمار و خواب و تو کماییم

محمود بازم می گی آقا غریبه

نامه من غریب الی الحبیبه

بازم می خوای بگی که سر داده هل

من ناصر ینصرنی بهجت

    

چقدر می گی کرببلا الانه

سید علی تنها تو نهروانه

 

چقدر می گی خدمت من به سر شد

ضد ولایت فقیه به در شد

   

بیدار بشید از بیست و دوی خرداد

داره بوی خاتمی دو میاد

  

نامه جام زهر دو تو راهه

فلاح ببین کدوم مهره سیاهه

 

محمود بسه، تموم کن این حرفا رو

نصف شبی اینور و اونور نرو

   

خدا بزرگه خودشه محافظ

خوابم می آد، برو دیگه خدا حافظ!!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 2:8 عصر     |     () نظر
با گردهمایی 8 هزار نفری در تهران صورت گرفت؛
نخستین تجمع بزرگ ستاد‌های مردمی احمدی‌نژاد پس از انتخابات

خبرگزاری فارس: اولین گردهمایی ستادهای مردمی احمدی‌نژاد (امتداد مهر) امروز در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد.


به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، در این همایش خودجوش و مردمی از 30 استان و 212 شهر کشور اعضای ستادهای مردمی دانشجویی (امتداد مهر) حضور داشتند.
این گردهمایی یک روزه که از صبح امروز در تالار بزرگ کشور آغاز شد به دلیل کثرت جمعیت شرکت کننده، بخشی از جمعیت حاضر از طریق تلویزیون‌های مدار بسته در تالارهای جانبی برنامه های این مراسم را دنبال کردند.
جمعیت حاضر که قریب 8 هزار نفر تخمین زده می‌شد متشکل از اعضای مردمی و دانشجویی از سراسر کشور بودند که در این همایش حضور داشتند.
در این همایش تعدادی از نمایندگان ستادهای مردمی از استان‌ها در حضور رئیس جمهور به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند و حمایت خود را از برنامه‌های دولت دهم در راستای عدالت محوری و مبارزه با فساد اعلام کردند.
رئیس جمهور که سخنران پایانی این گردهمایی بود از اعضای ستادهای مردمی امتداد مهر به دلیل حضورشان در این همایش تشکر و ضرورت پیگیری برنامه های خود به ویژه مطالبات مردم در حفظ بیت المال و مبارزه جدی با هر گونه فساد را مورد تاکید قرار داد.
ستاد مردمی امتداد مهر که هسته‌ اصلی آن را فعالان تشکل‌های دانشجویی به خصوص اعضای سابق جامعه اسلامی دانشجویان تشکیل می‌دهند در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری از نامزدی احمدی نژاد حمایت کرد و گفته می‌شود در ادامه فعالیت خود قرار است به موسسه فرهنگی امتداد مهر تبدیل شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 1:56 عصر     |     () نظر
همه ی ...های کروبی!
  

شیخ بی‌سواد در نامه‌ای که اخیرا نوشته، آمادگی خود را برای مناظره با نماینده نظام اعلام کرده! من جای نظام بودم «آرای باطله» را می‌فرستادم که با کروبی مناظره کند؛ شده حکایت طرف را به ده راه نمی‌دادند سراغ کدخدا را می‌گرفت! جالب اینکه نامه‌اش را از ترس غلط‌های املایی بدون بسم‌الله نوشته و برخلاف دفعات قبل هیچ اشاره‌ای هم به آیات و روایات نکرده و همین‌طور مستقیم رفته سر اصل مطلب.

(این یک غلط). البته خود به خدایی این بیانیه از نظر رعایت اصول نگارشی بهتر از نامه‌های قبلی شیخ است و شیخ اگر همین‌طور مرتب بیانیه بدهد روزی یک نویسنده بزرگ خواهد شد؛ الان مهم‌ترین اشکال شیخ در نگارش عدم استفاده درست از علائم سجاوندی است؛ روی علامت سوال و علامت تعجب هنوز کلی کار دارد. (این 2 غلط). یک‌جا در متن، آدمی زاد را سرهم نوشته که الان در رسم‌الخط جدید آدمی زاد را جدا می‌نویسند.(این 3 تا). بعد یک‌جا آیت‌الله بهشتی را نوشته آیت‌اله بهشتی.

کلا شیخ از همه جا بی‌خبر، الله را اله می‌نویسد و در بیانیه‌های قبلی هم این اشتباه را داشته؛ باید از روی الله 100 مرتبه بنویسد تا ملکه ذهنش شود. (این غلط چهارم). یک‌جا هم در پاراگراف اول نوشته:«گویی که خدا ناظر بر این رفتارها نبوده است». در این جمله، «که» اضافه است و آهنگ جمله را خراب کرده (غلط پنجم) و در ثانی امام خمینی(ره) می‌گفت:«عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.» اما شیخ در محضر خدا شهرام را تلکه کرد و در حالی که خدا ناظر بر کارهای وی بود تبدیل به سرمایه بزرگ اسرائیل شد. (شد 6 تا، تا الان شیخ از 20 شده 14). یک‌جا هم در پاراگراف چهارم، نوشته:«بزغاله و گوساله»، در حالی که درستش «بزغاله گوساله» است و میان بزغاله و گوساله نباید«و» گذاشت. (این هم از اشتباه هفتم). شیخ در این بیانیه از کلمه«پلمپ» استفاده کرده و 2 نمره منفی دیگر هم گرفته، اولا پلمپ نیست و پلمب است، ثانیا پلمب یک کلمه خارجی است که در فارسی می‌شود «بستن»، لذا مثلا به‌جای آنکه بگوییم روزنامه اعتماد ملی پلمب شد، بهتر است بگوییم روزنامه اعتماد ملی به دلیل نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی بسته شد. (7 تا،2 تا هم اینجا، سر جمع شد 9 تا). شیخ جایی از بیانیه خود نوشته:«عده‌ای نان خود را در تنور بحران می‌بینند» و این در حالی است که شاطرها نان را در تنور درست می‌کنند، نمی‌بینند.(یک غلط دیگر). بعد هم ما نانی به نام بحران نداریم؛ بربری داریم و سنگک و تافتون و... البته چون حالا نان یک عده در بحران است ما این را از شیخ غلط نمی‌گیریم... شیخ پشت بند این نوشته:

«...آری، عده‌ای بر این گمان‌اند که با بستن تمام روزنه‌های اصلاح و دربند کردن تمام اصلاح‌طلبان...»؛ خدا وکیلی می‌خورد این جمله را شیخ اصلاحات نوشته باشد؟! (در اینجا به دلیل تقلب، 5 نمره از شیخ کسر می‌شود. شیخ تا الان 15 غلط املایی و ویراستاری داشته). البته در این بیانیه آخر، برخلاف بیانیه‌های قبلی، کروبی علامت مفعول بی‌واسطه را عمدتا در جای مناسبی از جمله استفاده کرده و مثل دفعات گذشته قبل از فعل نیاورده که بیانگر رشد ایشان در نگارش است.(ما در اینجا 2 نمره مثبت به ایشان می‌دهیم).کروبی در جایی از نامه خود آورده:«از دیدگاه اینجانب(این جانب را سرهم نوشته، آن 2 نمره را پس می‌گیریم؛ کلا کروبی زیادی سر هم می‌نویسد) ریشه این اتفاقات و مظالم مردم نیز به انتخابات ریاست‌جمهوری 84 برمی‌گردد». در جمله بالا کلمه «نیز» زیادی است (تا الان 14 غلط) و باز صد رحمت به علی مطهری که ریشه قضایا را مناظره موسوی با احمدی‌نژاد می‌داند. شیخ بیانیه‌اش را با این جمله به پایان برده:«...و چه داوری بهتر از مردم». در این جمله به تنهایی چندین غلط وجود دارد؛ اگر مردم داورند که تو را از 4 نفر، پنجم نکردند که کردند. از قزوین بیرون نکردند که کردند. تو را سوژه جوک‌های‌شان نکردند که کردند. علیه تو شعار درست نکردند که کردند. جلوی اعتماد ملی تجمع نکردند که کردند. در نمایشگاه مطبوعات، یک چیزهایی نثارت نکردند که کردند. کارهای بامزه تو را برای یکدیگر بلوتوث نکردند که کردند. با وجود تو ملانصرالدین را فراموش نکردند که کردند. تو را در 9 دی بی‌سواد معرفی نکردند که کردند. گذشته از مردم، دوستان قدیمی‌ات مثل حمید روحانی و رحیمیان تو را رها نکردند که کردند. مواضع‌ات را دشمن‌پسند تلقی نکردند که کردند. برای متنبه شدنت نامه به سویت ارسال نکردند که کردند. سابقه‌ات را برایت ترسیم نکردند که کردند. نامه‌ات به منتظری را که زمان امام نوشته بودی دومرتبه برایت چاپ نکردند که کردند. برای هدایت تو دهان‌شان را مسواک نکردند که کردند.

وقت‌شان را برای تو بیهوده تلف نکردند که کردند. در گوشت یاسین تلاوت نکردند که کردند. بیگانگان اهداف شوم‌شان را روی تو بار نکردند که کردند. تو را برای خود یار غار معرفی نکردند که کردند. اغیار را به جای یار به تو قالب نکردند که کردند. دشمنان در تو طمع نکردند که کردند. تو را به نفع خود مصادره نکردند که کردند. البته دیگر سران فتنه را بیشتر از تو آدم حساب نکردند که کردند. با این کار تو را عصبانی نکردند که کردند. دلارهای آمریکا را به حساب سران فتنه واریز نکردند که کردند. آخرتت را تباه نکردند که کردند. پرونده‌ات را سیاه نکردند که کردند. دروغ‌های تو را حکایت پیراهن عثمان نکردند که کردند. از باصفا بودن تو سوء استفاده نکردند که کردند. فرمول‌های انقلاب نرم را به تو دیکته نکردند که کردند. روی نقاط ضعفت انگولک نکردند که کردند. حس زودباوری تو را تحریک نکردند که کردند. دم پیری تو را شرمنده انقلاب نکردند که کردند. لعن و نفرین ملت را حواله‌ات نکردند که کردند. آفرین سارکوزی را رهسپارت نکردند که کردند. با ضدانقلاب هم‌کاسه‌ات نکردند که کردند.

سر مردانت روسری نکردند که کردند. حفاظت از انقلاب را برایت سرسری نکردند که کردند. عاقبت شیخ ساده‌لوح را برایت نقش نکردند که کردند. حرف‌های «هخا» را برایت مشق نکردند که کردند. بر تن کاخ دمشق رنگ سبز نکردند که کردند. سکه فتنه را به نامت ضرب نکردند که کردند. برای آشوب تو را صدا نکردند که کردند. تو را از جبهه حق به سپاه باطل ملحق نکردند که کردند.

تو را با تنها یکی، دو درصد رای، محق نکردند که کردند. دوست و دشمن از دستت دق نکردند که کردند. در همین بیانیه اخیر حرف خود را در دهان تو فرو نکردند که کردند. ناخواسته بی‌سواد بودنت را عیان نکردند که کردند. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم را از بیانیه‌ات حذف نکردند که کردند. برای من در این ستون سوژه درست نکردند که کردند.

سوتی‌های تو را حق‌التحریر من نکردند که کردند. مرا تا ابد مدیون تو نکردند که کردند. به یمن همین اراجیف، مرا قراردادی نکردند که کردند. بیمه‌ام را رد نکردند که کردند. سایت‌های مختلف، بدون ذکر منبع، مطالبم را کار نکردند که کردند. حتی یک معذرت‌خواهی خشک و خالی را بی‌خیالی طی نکردند که کردند. وسط دعوای من و شیخ، نرخ تعیین نکردند که کردند. مرا از ادامه دادن منصرف نکردند که کردند... در ضمن شیخ از 20 عددی بهتر از 3 کسب نکردند که کردند. البته در قیاس با بیانیه‌های قبلی پیشرفت نکردند که کردند؛ من باز فکر می‌کنم جای امیدواری هست، ای شیخ! گوش‌ات با من هست؟
ای‌بسا شیطان که آدم روی هست/ پس به هر دستی نباید داد دست
بویژه سارکوزی که اغلب هست مست و اون یارو کی بود؟ مرتیکه پست، اسمش در خاطرم هست!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 1:49 عصر     |     () نظر
طنز کیهان درباره اعتراض مهاجرانی به مناظره
  

گفت: مهاجرانی در اعتراض به مناظره تلویزیونی سه شنبه شب مدیر مسئول کیهان گفته است من به انگلیس پناهنده نشده ام!
گفتم: یعنی منظورش این است که از اول پادوی انگلیس بوده و دیگر نیازی به پناهندگی نداشته است؟!
گفت: نه بابا! بعد از فرار از کشور و اینهمه نوکری برای دولت انگلیس، ادعا می کند که هنوز ایرانی است!
گفتم: یارو در انگلیس وارد کاباره ای شد و بعد از چند ساعت مشروبخوری به گارسون گفت؛ هروئین داری؟ و چند بست هروئین هم زد و بعد حشیش و شیشه و کراک و... و بعد سفارش یک چای کمرنگ داد. گارسون که وضع او را دیده بود با تعجب پرسید؛ چرا کمرنگ؟ و یارو گفت؛ آخه چای پررنگ برای قلب ضرر داره!!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 1:47 عصر     |     () نظر
تنها خواست مشترک هاشمی با مخالفان رژیم!
  

یک فیلمساز ضد انقلاب که در پروژه های شبکه ناتوی فرهنگی همکاری می کند، مهدی کروبی و میرحسین را قابل اعتماد و هاشمی رفسنجانی را غیرقابل اعتماد معرفی کرد.
به گزارش کیهان، رضا علامه زاده پس از فرار برخی از عناصر مورد استناد و ادعای کروبی، به مصاحبه با آنها پرداخت تا در سناریوی اتهام پراکنی در جمهوری اسلامی به شبکه هایی نظیر بی بی سی کمک کند. خروج این افراد از کشور و همکاری بعدی با کارگردان بدسابقه و آلوده نظیر علامه زاده، قوت بیشتری به این احتمال داد که آغاز تا پایان این ماجرا، یک سناریوی از پیش نوشته شده بود که کروبی فقط در آغاز آن به بازی گرفته شده است.
نامبرده طی مقاله ای در سایت گویانیوز به برخی اظهارنظرها درباره ایفای نقش هاشمی به نفع جنبش سبز اشاره کرد و نوشت: دوباره خبر از تلاش های پشت پرده آقای هاشمی رفسنجانی برای سوار شدن بر موج اعتراض به گوش می رسد. اینکه جنبش سبز یکبار از فرصت حضور او در نماز جمعه بهره گرفت تا به خیابان بیاید؛ اینکه در آن نماز جمعه هاشمی رفسنجانی راه میانه پیش گرفت و یکی به نعل و یکی به میخ زد آیا کافی است تا او را واسطه شایسته ای برای پیشبرد مذاکره میان این جنبش دموکراسی طلبانه و حاکمیت دیکتاتوری در ایران بدانیم؟... من از آن دسته کسانی نیستم که باور دارند انسان ها تغییر نمی کنند و اگر کسی روزی در موضع معینی قرار داشت هرگونه تغییر موضعش را تاکتیکی یا ریاکارانه می دانند. اگر اینگونه بود احترام عمیقی برای آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی قائل نمی بودم و شخصیتی چون زنده نام آقای منتظری را یکی از چهره های کمیاب تاریخ سیاسی ایران نمی دانستم. اما یک کاسه کردن و به خوب و بد تقسیم کردن این و آن را هم نوعی خلط مبحث می دانم. آیا آقای رفسنجانی که در دوره هشت ساله ریاست جمهوری اش تجاوزات آشکار به حریم مطبوعات ثبت شده (که ماجرای تکاندهنده فرج سرکوهی فقط یک نمونه از آن است)، می تواند آزادی مطبوعات، که تنها یکی از خواست های معترضین است را تحمل کند؟ ... تنها خواست مشترک آقای رفسنجانی با مخالفان رژیم، کنار زدن احمدی نژاد است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 1:46 عصر     |     () نظر
درباره مناظره جواد اطاعت و علیرضا زاکانی؛
تندخویی و پراکنده گویی در برابر متانت و منطق اصولی
نکته جالب دیگر سخنان این باصطلاح استاد دانشگاه (!) این بود که وی فکر میکرد انتخاباتی صورت نگرفته و هنوز در فضای انتخاباتی بسر میبرد! وی در حالی که بی رویه از سیاستهای دولت در همه زمینه های اقتصادی سیاسی و سیاست خارجی و فرهنگی انتقاد میکرد عنوان می نمود که مردم از این سیاستها ناراضی اند و نمی دانند که چه بکنند؟!
  

سحر- شب گذشته یکی دیگر از سلسله مناظرات زنده تلویزیونی از شبکه سوم سیما بین جواد اطاعت عضو شورای مرکزی اعتماد ملی و علیرضا زاکانی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی پخش گردید. به گزارش سحر، در این مناظره جواد اطاعت با تندخویی و فقدان رویه درست عقلی و منطقی وارد بحث شد و ضمن عقده گشایی از رئیس جمهور متأسفانه موجب انحراف بحث شده و آن را به هر دری کشاند. وی که از رئیس جمهور بعلت پرداختن به همه مباحث انتقاد می کرد خود در این مناظره بدون آنکه بتواند رویه ای منطقی را در سخنان خود حاکم کند به مباحثی چون: برنامه چهارم، طرح یارانه ها، رد صلاحیت ها در مجالس گذشته، قیمت گوشت و نان سنگک، خطبه های امام علی (ع)، قانون اساسی و تجمعات ازاد، لزوم خصوصی سازی تلویزیون، نقد فرهنگی دولت، پروژه های اجرا شده در روستای خودشان، انتقاد از بحث امام زمان توسط رئیس جمهور، اعتراض به نتیجه انتخابات و چندین مورد بی ربط دیگر پرداخت! نکته جالب توجه آن است که وی در هیچ یک از موارد فوق نتوانست بدقت وارد شده و حتی اجازه نمیداد تا دکتر زاکانی به پاسخگویی بپردازد. لکن به پرسش اصلی زاکانی در این مناظره مبنی بر آنکه چرا موسوی بدون داشتن هیچ سند و مدرکی خواستار ابطال انتخابات و برگزاری راهپیمایی شد پاسخ نگفت!
جواد اطاعت که در این مناظره با تندخویی و عصبانیت منزجر کننده ای بحث میکرد در ابتدای بحث گفت که عضو شورای مرکزی اعتماد ملی است ولی به موسوی رأی داده و به این رأی هم افتخار میکند! این موضوع میتواند برای جناب شیخ ساده لوح کروبی جالب توجه باشد، چرا که عضو شورای مرکزی وی هم به وی رأی نداده است!
نکته جالب دیگر سخنان این باصطلاح استاد دانشگاه (!) این بود که وی فکر میکرد انتخاباتی صورت نگرفته و هنوز در فضای انتخاباتی بسر میبرد! وی در حالی که بی رویه از سیاستهای دولت در همه زمینه های اقتصادی سیاسی و سیاست خارجی و فرهنگی انتقاد میکرد عنوان می نمود که مردم از این سیاستها ناراضی اند و نمی دانند که چه بکنند؟! وی در طول این مناظره دوبار این سؤال را تکرار کرد که اگر مردم این دولت را قبول نداشته باشند باید چه کنند؟ گویا اطاعت فراموش کرده بود که انتخاباتی به بزرگی 40 میلیون برگزار گردیده و وی و همفکرانش شکست خوردگان آنند!
در برابر این بهم ریختگی و بی منطقی که بر سخنان اطاعت حاکم بود و متأسفانه موجب ناتمام ماندن مباحث گردید دکتر زاکانی با ارائه تحلیل منطقی از حوادث بعد از انتخابات سؤالات اساسی از رویه در پیش گرفته شده توسط جریان باصطلاح اصلاح طلبی مطرح نمود. وی همچنین در خلال بحث خود اجبارا به مباحث پراکنده اطاعت نیز پاسخ داد. زاکانی در پاسخ به سؤالات اقتصادی و بی ربط اطاعت از وی خواست تا لایحه هدفمندسازی یارانه ها که مصوب مجلس است مطالعه نماید!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/10/25:: 1:44 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >