سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای مردم! هرگاه دانستید، پس به آن عمل کنید؛ شاید که هدایت یابید . [امام علی علیه السلام]
yazd blog
درباره



yazd blog

وضعیت من در یاهـو
کوشا
ما بر سر پیمان خود استواریم . . .
آهنگ وبلاگ

گاو پیشونی سبز.


دیگ به دیگ میگه روت سبز.


رو که نیست  شال سبزه .


تو آشوب حلوا پخش نمی کنند.


سرپیری وریاست جمهور  گیری.


احمدی کار کند خاتمی لاف زند.


جیب هاشمی تار عنکبوت گرفته.


آواز شجریان از دور خوش  است.


آقای کروبی! طی نکرده گز مکن.


خدا میرحسین رو دید شاخش نداد.


آقای خاتمی! چشمت را درویش کن.


میخواستندباانقلاب مخملی سرببرند.


هاشمی پاپوش برای شیطان میدوزه.


جیک وپوکشون با انگلیسیا یکی است.


بعد از انتخابات آب از آب  تکان  نخورد.


موسوی از اینجا رانده و از آن جا مانده .


از بی بی سی عباسی از سبزها رقاصی .


کروبی چشم بسته و دهانش را  باز کرده.


در دیزی باز است حیای انگلیس کجاست.


کفش های کروبی جفت حرفهایش  مفت.


احمدی نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه .


با سیزده میلیون رییس جمهور شدن  نمیشه.


میرحسین در خواب بیند سی   میلیون   رای .


خاتمی    با انگلیس دل میده و قلوه     میگره .


میرحسین دست پیش را گرفته که پس نیفته .


چرا میرحسین کند کاری که باز آرد پشیمانی ؟


از آمریکا میگریزم موسوی میاید به جنگ من.


کروبی صد تا چاقو بسازه یکی اش دسته نداره.


در آشوب و اغتشاش حاجت هیچ استخاره نیست.


موسوی نتونست رای بیاره گفت در صندوق   کجه


تا توانی رایی بدست آور شیشه شکستن هنر نیست.


شهر که شلوغ میشه فائزه هاشمی هفت تیرکش میشه.


آقای کروبی ! ملا شدن چه آسان آدم شدن چه مشکل .


احمدی که حسابش پاکست از محاسبه چه باک است .


میرحسین با بدان بنشست خاندان امامش شد فراموش.


چغندر گوشت نمیشه میرحسین هم احمدی نژاد نمیشه.


هاشمی به پاستور نمیرفت میرحسین و به دمش میبست.


میرحسین با گرگ دنبه  میخورد و با   چوپان     گریه  میکند.


نیش کروبی نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است.


هاشمی رفسنجانی  با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارد. 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/11:: 8:8 عصر     |     () نظر

خبر رسیده که شیخ اصلاحات در بیانیه جدیدی در خصوص فشارهای وارده بر "ریگی" دّر فشانی هایی کرده به این شرح:

 فرمایشاتی داشتم در خصوص دستگیری عزیز دلمان، پاره جگرمان؛ برادر "ریگی" متولد سال 1358، در یکی از قبایل بلوچستان که چند روزی است توسط نیروهای ضد انقلاب دستگیر شده و از انجام خدمات انسان دوستانه و اهداف بشر دوستانه اش بازمانده و اصلا چه کسی دلش می آید یک چنین کاری را با تروریست مهربانی چونان برادر ریگی بکند.

کسی که خدمات ارزنده ای را به دنیا و به خصوص به جامعه ما ارزانی داشته و گویا قصد دارند که او را تخلیه اطلاعاتی کنند و بازجویی های در راه است و ما می خواهیم منعشان کنیم از این کار که اصلا وجهه خوبی نداشته و هیچ انعکاس خوبی در دنیا، " بی بی سی فارسی" و "صدای آمریکا" نداشته و دیگر تحویلمان نخواهند گرفت و من به عنوان یکی از افرادی که دغدغه رعایت حقوق بشر (خصوصا چنین بشرهایی) خواب و خوراکم را گرفته، قصد دارم تا آزاد کردن این برادر تروریست مان از پای ننشینم. اصلا اگر آزاد نشود جواب شیرین را چه بدهیم؟ کی می خواهد جواب سازگارای نور چشمی مان را بدهد؟

ما نگران این همه اعتباری که در مقابل این ها کسب کردیم نیستیم، ما نگران حقوق ابنا بشر هستیم و نه لاغیر. راستی شنیده ایم که گویا او را به کهریزک منتقل کرده اند و چه پدرها که از او در نیاورده اند. ما برویم خِرخِره ننجون کی را بگیریم؟ از این همه اجحاف و نامردی در حق این برادرمان به کدام سازمان بین المللی شکایت کنیم؟

و اصلا وجود چنین جوان هایی برای مملکت لازم است. امثال این ها هم در یک جبهه دیگر می جنگند. ریگی ها هم کم به ملت خدمت نمی کنند. مثلا به همین مردم بلوچستان، چه قدر خدمات دادند، چه قدر خرخره بریدند و کشتند بالاخره جمعیت کره زمین را یک جوری باید کم کرد دیگر. خوب برادر ریگی کار ما را راحت کرد دیگر.

خلاصه این که خواستیم بگوییم خدا را خوش نمی آید با چنین جوان مقروض به حیایی، چنین رفتاری را بکنید و در زندان مخوفی چونان کهریزک که گوانتانامو پیشش لُنگ می اندازد او را شکنجه بدهید و اگر به این کار ادامه بدهید، آن جانب شخصا از طریق مجامع بین المللی چون "سی ان ان" و "صدای آمریکا" اقدام خواهم کرد.


گفتنی است در پی این بیانیه یاداشتی از میر ادولف موسوی نیز منتشر شده بدین گوهر فشانی: ریگی از طرفداران این جانب بوده و خودم او را در روزهای پیش ار انتخابات با مچ بند سبز در چهارراه کالج دیدم که دنبال ماشین ما می دوید گویا، پی در پی می گفت: موسوی موسوی حمایتت می کنیم و متفکر قرن، همسر بنده نیز به شیوه همسر اوباما برای ایشان دستی تکان دادند به علامت تشکر و خوب به یاد دارم که عیال گفتند: پرزیدنت آینده! من استعداد زیادی در این جوان می بینم، اگرانشاءلله رییس جمهور شدی حتما او را وارد کابینه ات کُن. بنده هم از آن جایی که هر چه ایشان بگوید همان است و اصولا زورمان به او نمی رسد، قبول کردیم.

شما با این کار صدای آزادی را دارید خفه می کنید و این کار به ضرر جامعه است. اگر تحقیق کنید خواهید دید که او از اغتشاش گران حوادث بعد از انتخابات نیز بوده و ما تعصب داریم رویش عجیب و شب و روز در فکرش هستیم و مرام مان اجازه نمی دهد که بی خیالش شویم چون هرچه باشد او به خاطر ما کلی عرق جبین ریخته کرد و شعارهای ضد انقلابی داده و دوست داشته که احتمالا ما پرزیدنت شویم.

همین روزهاست که او را نیز به شیوه خودمان و دوستان و هوادارانمان با چادر گل گلی فراری بدهیم، البته امیدواریم مثل آن هوادارمان لو نرود و حیثت مان را به باد ندهد. خلاصه مطلب اینکه ریگی از خودمان است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/11:: 8:5 عصر     |     () نظر

 کتاب جدید هاشمی رفسنجانی چاپ شد!!!

بدون شرح.......


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/11:: 8:3 عصر     |     () نظر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/11:: 8:2 عصر     |     () نظر

حسین قدیانی

من چیزه کوچولو هستم؛ دختر آقای چیز، ¤ یا همان مدیرعامل خبرگزاری چیزنا. الان وقت ازدواجم است و اتفاقا چند تا هم خواستگار دارم. «محمد» یکی از خواستگارهای من است که پسر خیلی خوبی است و تا به حال سه بار با پدرومادرش به منزل ما تشریف آوردند. آنچه در زیر می خوانید مشروح جلسه سوم خواستگاری این خانواده برای پسرشان از من بی نوا است؛

پدر محمد: خب، آقای چیز! یک روزی را تعیین کنید برای «بله برون».

آقای چیز: «چهارشنبه سوری» روز مبارکی است!

مادر محمد: وا! مگه روز قحطه؟

آقای چیز: چهارشنبه سوری، روز غلبه ترقه بر در و دیوار خانه مردم است.

خانم چیز: چهارشنبه سوری می توانیم بعد از مراسم از روی آتش بپریم.

آقای چیز: از روی «لجن» هم می شود پرید؛ زردی من از تو، سبز لجن از من!!!

پدر محمد: چهارشنبه سوری، روز غلبه صداهای گوش خراش ترقه اراذل بر گوش ملت است، روز خوبی نیست.

آقای چیز: اصلا ما هنوز تحقیقاتمان درباره پسر شما کامل نشده.

مادر محمد: شما که از قصاب محل هم آمار هفت پشت ما را درآوردید؟!

محمد: آقای چیز! شما مگر با «نظارت استصوابی» مخالف نیستید؟ چطور شورای نگهبان نباید از نامزدها تحقیق کند ولی شما از منی که نامزد دخترتان هستم، نه فقط تحقیق می کنید که نظارت تان هم صد کیلومتر آن طرف تر از استصوابی است؟!

خانم چیز: ما که دخترمان را از سر راه نیاورده ایم؛ کلی زحمت کشیده ایم برایش تا از آب و گل دربیاید.

چیزه کوچولو: خب، ملت هم برای جمهوری اسلامی زحمت کشیده اند و به خاطر همین شورای نگهبان نمی خواهد انقلاب دست نااهلان و نامحرمان بیافتد.

آقای چیز: شما عجالتا ساکت باشی بهتر است.

محمد: اتفاقا مردم روز 9 دی و 22بهمن نشان دادند که چقدر به نظام جمهوری اسلامی علاقه دارند.

آقای چیز: مردم را با اتوبوس از شهرستان ها آورده بودند تهران!

پدر محمد: از کدام شهرستان ها؟

خانم چیز: از قم و اصفهان و کاشان و...

پدر محمد: ولی در همین شهرها که راهپیمایی، خیلی حماسی بود. مردم قم و اصفهان و کاشان را از کجا آورده بودند؟

محمد: لابد از تهران!! ما که مثل سران فتنه، مغز چیز نخورده ایم. هرکسی در شهر خودش علیه سران فتنه راهپیمایی می کند.

(خنده حضار به جز آقای چیز و خانم چیز)

آقای چیز: حالا از ما دختر می خوای دیگه؟!

چیزه کوچولو: من محمد را به خاطر همین ایستادگی روی اصول و ارزشها دوست دارم.

آقای چیز: یک اصولی نشانت بدهم؛ بگذار مهمان ها بروند!

پدر محمد: شما چیزی گفتی؟

آقای چیز: داشتم می گفتم که مهمان کلا حبیب خداست!!

پدر محمد: حالا مهریه چقدر باشه؟

خانم چیز: چیزه کوچولو الان «25» سالش است، مهریه باشد 1363دلار آمریکا، یعنی سال تولد چیزه کوچولو.

مادر محمد: حالا چرا این همه سنگین؟ چرا به دلار

آقای چیز: ما کلا معاملاتمان را با چیز یعنی با دلار آمریکا انجام می دهیم.

محمد: پس شما به آمریکا وابستگی داری. «کیهان» پیش بینی کرده بودها!

چیزه کوچولو: متاسفانه پدر به دلارهای هیلاری کلینتون، اعتیاد دارد.

چیز کوچولو: البته جمع، خودمانی است؛ بابا به چیزهای دیگری هم اعتیاد دارد!!
(نیم ساعت بعد و بعد از رفتن مهمان ها)

آقای چیز: مردم روز 22بهمن از کجا آمدند میدان آزادی؟ زود باش جواب بده.

چیزه کوچولو: از همین تهران.

آقای چیز: بگو از شهرستان آمدند و الا همچین می زنم خون بالا بیاری!!

خانم چیز: الان چند ساعته مصرف نکردی، اعصابت سر جایش نیست.

آقای چیز: مردم با چی به راهپیمایی آمدند؟

چیزه کوچولو: با عشق به ولایت فقیه.

آقای چیز: بگو با اتوبوس و به زور آمدند، تا از خانه پرتت نکردم بیرون!

خانم چیز: بیا موبایل ات زنگ می خوره؛ شماره شیخ بی سواد افتاده.

آقای چیز: بنال!

شیخ: به شما که عرض کنم؛ اول بگو چقدر وقت دارم؟!

آقای چیز: بگو، چیه؟

شیخ: اینکه گفتی؛ «چهارشنبه سوری» روز غلبه نور بر تاریکی است، این مال «سیزده بدر» بود.

آقای چیز: پس چهارشنبه سوری روز چی بود؟

شیخ: جرج سوروس به ممد تمدن گفته؛ چهارشنبه سوری هم از شما بی عرضه ها هیچ کاری ساخته نیست.

آقای چیز: حالا تکلیف چیست؟

شیخ: به شما که عرض کنم؛ سیزده بدر چون مردم از شهر خارج می شوند، خیابان های تهران خلوت می شود و ما می توانیم از این فرصت استفاده کنیم که با «اسب تراوا» یک حالی به سطل آشغال های شهرداری بدهیم.
آ

قای چیز: ما با احمدی نژاد مشکل داریم، قالیباف چه گناهی کرده؟!

شیخ: به شما که عرض کنم؛ ملت، ما را از کشتی انقلاب پرت کرده بیرون. من می خواهم از وقت باقیمانده استفاده کنم و با رولاندو... رونالدو کاپریو... لئوناردوکار... کاپوتریو

آقای چیز: بابا! «لئوناردو چیزاپریو»!!

شیخ: آره با همون برم تو کشتی تایتانیک. تو هم میای؟

آقای چیز: تو برو، واسه ما تعریف کن. خداحافظ!

چیزه کوچولو: ناوشکن جماران، دهان تان را مسواک کرد، ملتفت می شوید.

آقای چیز: چی گفتی؟

چیز کوچولو: با من بود؛ گفت: میای بریم پارک نیاوران، تخمه بشکنیم!!

توضیح ضروری: "آقای چیز"، کاراکتری است که در دوران اصلاحات در کیهان و در ستونی به نام «تلخند» استفاده شد. این نام، اگرچه ممکن است گاهی اشاره به یکی از سران فتنه داشته باشد اما لزوما بدل از فتنه گری که زیاد «چیز چیز» می کند، ندارد. «آقای چیز» سالها قبل از این آقای چیز، چیز چیز می کرد!!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/11:: 7:55 عصر     |     () نظر

پیام فضلی نژاد ترور شد، خب حقش بود. کسی که پایش را از گلیمش درازتر کند و . . .

جستجو کردن و کنکاش و فضولی قدغن

طعنه بر قافله ی مفسد پولی قدغن

***

کینه در سینه و بغضی به گلوی تو اگر

از معاویه و از شمر و ز خولی قدغن

***

به نظر شما اگر کسی حرمت عاشورای حسینی را نگه ندارد؛ با شمر و خولی و یزید و دیگران چه تفاوتی دارد؟

***

روی سر مخملی از مرکز لندن بکشید

لاجرم گر نخوری حقه و گولی قدغن

***

تا که برپا نشود محکمه ی فتنه گران

بهر برپائی آن سعی و عجولی قدغن

***

صحنه آرائیِ سبزی که دگر بی خطر است

گر از این فتنه و این جمله ملولی قدغن

***

تا که چاقو به سر و روی قلم ها زده ام

سخن از فتنه و تبیین اصولی قدغن

***


***

پرده برداریِ از خرقه سالوس و ریا

هر زمانی و مکان، عرضی و طولی قدغن

***

حکم عقل است اخوی تا که در این سعی و خطا

یقه گیری ز تو، گر بچه ی غولی قدغن

***


***

سخن و حرف و حدیثی که به حق گفته کنی

بعد آن گر ندهی یکسره کولی قدغن

***

چونکه امر از طرف اجنبیان آمده است

گشنه ها را پس از این، کاسه ی شولی(1) قدغن

***

آرزو داری اگر زنده بمانی به جهان

جستجو کردن و کنکاش و فضولی قدغن!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/8:: 9:41 عصر     |     () نظر

  ریگی: دشمنان موسوی را می کشیم!

 حالا که به برکت الطاف الهی و توجهات حضرت ولی عصر (ع) این شرور آلت دست آمریکا بازداشت شده بد نیست به پرونده او و همدستانش یه سری بزنیم. وقتی داشتم بیانیه های قبلی این گروه را می دیدم به یه بیانیه ای چشمم خورد که به نظر بد نباشه شما هم اونو ببینید! این بیانیه بعد از حوادث عاشورا و در حمایت از فتنه گران فرقه موسوی صادر شده! البته ریگی توی اون حرفایی زده که جالب توجهه:

 

 

به نام خدا

بدینوسیله جنبش مقاومت مردمی ایران (جندالله ) ستمها و خشونتهای رفته بر مردم شریف ایران در روز عاشورا و روزهای پس از آن را به شدت محکوم نموده و این جنایات وحشیانه و مظالم ضد بشری را نشانه مرعوب شدن و ترس و وحشت رژیم از سرنگونی و سقوط می داند.

رژیم ولایت فقیه می خواهد با قتل و کشتار و اعدام و جنایت به حیات ننگینش ادامه دهد در حالیکه هیچ مستبد و مستکبری نتوانسته است حکومتش را بر جنازه های مردم بی دفاع و مظلوم بنا نهد و با کشتار و جنایت به حیاتش ادامه دهد و سرنوشت رژیم ولایت فقیه هم مانند دیگر مستکبران و ستمگران تاریخ زوال و نابودی است.

از سوئی دیگر خشونتهای وحشیانه رژیم حقیقت را برای بسیاری از مردم ایران که فکر می کردند از راههای مسالمت آمیز می توانند به پیروزی برسند روشن نمود و مردم به ماهیت ضد بشری و وحشیانه بیش از پیش پی بردند ،چنانچه طی چند روز اخیر بسیاری از مردم و جوانان ایران از نقاط مختلف ایران با روابط عمومی جنبش تماس گرفته و اعلام پیوستن به جنبش مقاومت نموده اند و آمادگی خود را برای عملیاتهای نظامی در تهران و اصفهان و مشهد و شیراز اعلام نموده اند.

جنبش مقاومت از احساسات پاک جوانان ایرانی تشکر و قدردانی نموده و اعلام می دارد که آماده همکاری کامل با همه مبارزان ایران در هر نقطه ای از ایران می باشد و همچنین جنبش آمادگی خود را برای آموزش جوانان ایرانی در زمینه های جنگ چریکی و بمب سازی و عملیاتهای انفجاری و تشکیل هسته های مقاومت و روش مبارزه چریکی شهری اعلام می دارد.

جنبش مقاومت اعتقاد دارد که جنگ و خونریزی راهی مناسب برای رسیدن به یک جامعه آزاد و دموکراتیک نمی باشد اما هنگامیکه هیچ راهی برای دفاع وجود نداشته باشد و جوانان معترضی که با آرامش کامل اعتراضات خود را ابراز می نمایند با خودروها به زیر گرفته شوند و از روی پل ها به پائین پرت شوند و فقط به خاطر اینکه " می گویند رای ما کجاست ؟" محارب دانسته شده و اعدام شوند (همانگونه که سالها این سیاستها در بلوچستان مظلوم به اجرا در آمده است) و در بازداشتگاههای مخوف مورد تجاوز جنسی قرار گیرند مجبورا باید متوسل به مبارزه مسلحانه شویم و شاید بدین طریق بتوانیم یک مستکبر وحشی و جنایتکار را از جنایت بیشتر بازداریم.

این روزها زمزمه هائی است که جوانان معترض دستگیر شده در تهران به زودی اعدام می شوند که لازم است به رژیم پلید ولایت فقیه هشدار دهیم : دست به چنین جنایتی نزند و بداند که اعدام هر جوان با حملات جنبش پاسخ داده خواهد شد، این یک هشدار جدی برای رژیم است و رژیم بداند که جنبش به نقاط ضعف رژیم پی برده است و اجرای چند عملیات در چند جای حساس می تواند موجب سرنگونی و یا خسارتهای شدید برای نظام شود و جنبش در دفاع از مظلومان و ستمدیدگان عملیاتهای خود را به اجرا در خواهد آورد.

جنبش مقاومت همانگونه که در برابر جنایات رژیم در بلوچستان و یا علیه اهلسنت واکنش نشان داده است از تمامی مظلومان دیگر نقاط ایران حمایت می کند و اگر رژیم دست به اعدام جوانان معترض تهرانی بزند با پاسخ شدید جنبش مقاومت مواجه خواهد شد.

در آخر جنبش مقاومت شهادت مظلومانه تعدادی از مردم مبارز تهران را به خانواده ها و به مردم ایران تسلیت گفته و خود را در غم و درد بازماندگانشان شریک می داند.

جنبش مقاومت مردمی ایران

عبدالمالک ریگی !


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/8:: 9:20 عصر     |     () نظر
بیانیه کروبی و موسوی برای ریگی

چه قدر خرخره بریدند و کشتند بالاخره جمعیت کره زمین را یک جوری باید کم کرد دیگر. خوب برادر ریگی کار ما را راحت کرد دیگر.


خبر رسیده که شیخ اصلاحات در بیانیه جدیدی در خصوص فشارهای وارده بر "ریگی" دّر فشانی هایی کرده به این شرح:

فرمایشاتی داشتم در خصوص دستگیری عزیز دلمان، پاره جگرمان؛ برادر "ریگی" متولد سال 1358، در یکی از قبایل بلوچستان که چند روزی است توسط نیروهای ضد انقلاب دستگیر شده و از انجام خدمات انسان دوستانه و اهداف بشر دوستانه اش بازمانده و اصلا چه کسی دلش می آید یک چنین کاری را با تروریست مهربانی چونان برادر ریگی بکند.

کسی که خدمات ارزنده ای را به دنیا و به خصوص به جامعه ما ارزانی داشته و گویا قصد دارند که او را تخلیه اطلاعاتی کنند و بازجویی های در راه است و ما می خواهیم منعشان کنیم از این کار که اصلا وجهه خوبی نداشته و هیچ انعکاس خوبی در دنیا، " بی بی سی فارسی" و "صدای آمریکا" نداشته و دیگر تحویلمان نخواهند گرفت و من به عنوان یکی از افرادی که دغدغه رعایت حقوق بشر (خصوصا چنین بشرهایی) خواب و خوراکم را گرفته، قصد دارم تا آزاد کردن این برادر تروریست مان از پای ننشینم. اصلا اگر آزاد نشود جواب شیرین را چه بدهیم؟ کی می خواهد جواب سازگارای نور چشمی مان را بدهد؟

ما نگران این همه اعتباری که در مقابل این ها کسب کردیم نیستیم، ما نگران حقوق ابنا بشر هستیم و نه لاغیر. راستی شنیده ایم که گویا او را به کهریزک منتقل کرده اند و چه پدرها که از او در نیاورده اند. ما برویم خِرخِره ننجون کی را بگیریم؟ از این همه اجحاف و نامردی در حق این برادرمان به کدام سازمان بین المللی شکایت کنیم؟

و اصلا وجود چنین جوان هایی برای مملکت لازم است. امثال این ها هم در یک جبهه دیگر می جنگند. ریگی ها هم کم به ملت خدمت نمی کنند. مثلا به همین مردم بلوچستان، چه قدر خدمات دادند، چه قدر خرخره بریدند و کشتند بالاخره جمعیت کره زمین را یک جوری باید کم کرد دیگر. خوب برادر ریگی کار ما را راحت کرد دیگر.

خلاصه این که خواستیم بگوییم خدا را خوش نمی آید با چنین جوان مقروض به حیایی، چنین رفتاری را بکنید و در زندان مخوفی چونان کهریزک که گوانتانامو پیشش لُنگ می اندازد او را شکنجه بدهید و اگر به این کار ادامه بدهید، آن جانب شخصا از طریق مجامع بین المللی چون "سی ان ان" و "صدای آمریکا" اقدام خواهم کرد.


در پی این بیانیه یاداشتی از میرحسین موسوی نیز منتشر شده بدین گوهر فشانی:

ریگی از طرفداران این جانب بوده و خودم او را در روزهای پیش ار انتخابات با مچ بند سبز در چهارراه کالج دیدم که دنبال ماشین ما می دوید گویا، پی در پی می گفت: موسوی موسوی حمایتت می کنیم و متفکر قرن، همسر بنده نیز به شیوه همسر اوباما برای ایشان دستی تکان دادند به علامت تشکر و خوب به یاد دارم که عیال گفتند: پرزیدنت آینده! من استعداد زیادی در این جوان می بینم، اگرانشاءلله رییس جمهور شدی حتما او را وارد کابینه ات کُن. بنده هم از آن جایی که هر چه ایشان بگوید همان است و اصولا زورمان به او نمی رسد، قبول کردیم.

شما با این کار صدای آزادی را دارید خفه می کنید و این کار به ضرر جامعه است. اگر تحقیق کنید خواهید دید که او از اغتشاش گران حوادث بعد از انتخابات نیز بوده و ما تعصب داریم رویش عجیب و شب و روز در فکرش هستیم و مرام مان اجازه نمی دهد که بی خیالش شویم چون هرچه باشد او به خاطر ما کلی عرق جبین ریخته کرد و شعارهای ضد انقلابی داده و دوست داشته که احتمالا ما پرزیدنت شویم.

همین روزهاست که او را نیز به شیوه خودمان و دوستان و هوادارانمان با چادر گل گلی فراری بدهیم، البته امیدواریم مثل آن هوادارمان لو نرود و حیثت مان را به باد ندهد. خلاصه مطلب اینکه ریگی از خودمان است.

همچنین سایت های به روز و آنلاین "کلمه، جرس، سحام نیوز و پارلمان نیوز" از آن جایی که تنه شان به شیخ اصلاحات خورده، در پیامی مشترک اذعان کرده اند از آن جایی که ما تا به حال خواب بودیم و تازه بیدار شدیم و نمی دانیم اینجا کجاست و ریگی کی بوده و قراره حالا چی بشه، از تعقیب لحظه به لحظه این ماجرا مغفول ماندیم و به انتشار پیام ها و بیانیه های گوهرین بزرگواران اصلاحاتی بسنده می کنیم،باشد که ما را ببخشید چون از بس بیدار بودیم این مدت،خوابمان برد!

برنا


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/8:: 9:18 عصر     |     () نظر
گوشه ای از جنایات عبدالمالک ریگی

چرا مدعیان حقوق بشر در ایران و خارج از دستگیری این جنایتکار ابراز خوشنودی نمیکنند!!!

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/8:: 9:9 عصر     |     () نظر

ریگی گذرنامه افغانی دارد و با همین گذرنامه هم در چند سفر خود به عربستان سعودی به بهانه انجام فریضه حج، با برخی نیروهای امنیتی عربستان سعودی و شخصیتهای وهابی دیدار کرده و مورد حمایت گسترده این دولت قرار گرفته است. در همین سفر اخیرش نیز که به دام مأموران امنیتی ایران افتاد با همین گذرنامه افغانی سفر می‎کرد. سال گذشته مأموران اطلاعاتی ایران در موسم حج، متوجه می‎شوند که سرکرده گروهک تروریستی موسوم به جندالله ظاهرا برای انجام فریضه حج به عربستان رفته است. براساس توافقنامه امنیتی بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، مقامات اطلاعاتی کشورمان برای دستگیری شرور شرق کشور با مقامات سعودی وارد مذاکره می‎شوند؛ عربستان طفره می‎رود و ریگی از این کشور خارج می‎شود. مأموران امنیتی ایران ریگی را تا فرودگاه کشور مقصد – پاکستان - تعقیب می‎کنند، اما پوشش امنیتی نیروهای آمریکایی ریگی را از تور نیروهای امنیتی ایران خارج می‎کند. تور امنیتی نیروهای ایرانی در فرودگاه کراچی باز موفق نشد، چرا که ریگی در پارکینگ فرودگاه سوار خودرویی گرانقیمت و مدرن شد که دقیقا دو خودروی دیگر با همان رنگ و شماره پلاک از فرودگاه خارج شد و نیروهای ایرانی نتوانستند وسیله نقلیه اصلی ریگی را تشخیص دهند.

- عملیات تعقیب و گریز ریگی از کویته پاکستان به کابل و افغانستان و از آنجا تا فرودگاه دبی ادامه پیدا می‎کند تا مساعدترین موقعیت برای دستگیری او فراهم آید.  بهدلیل نگرانی از شنود و بهرهبرداری دشمن از ابزارهای الکترونیکی، هیچ پیام و کلامی با استفاده از رسانههای متداول تبادل نشده است. در فرودگاه دبی نیز یک تیم امنیتی اطلاعاتی ایران بدون برانگیختن هر نوع حساسیتی سوار پرواز دبی - بیشکک می‎شوند. ریگی به‎همراه نفر دوم گروه با نام کوچک حمزه و پنج محافظ قرقیزش نیز سوار هواپیمای خطوط «قرقیزستان ایر کمپانی» می‎شود. پرواز با 3 ساعت و 19 دقیقه تأخیر از فرودگاه دبی صوت میگیرد.
 
- گفته شده است تیم امنیتی ایرانی که متشکل از چند مرد و زن از سربازان انقلاب اسلامی بود، در تأخیر هواپیما نیز بیتأثیر نبودند. پرواز با تأخیر صورت گرفت تا مقدمات بعضی کارها در تهران، اصفهان، بندرعباس و زاهدان فراهم شود. این احتمال وجود داشت که ریگی برای پنجمینبار به دلایل امنیتی سفر خود را لغو کند، ولی چنین نشد.
 
- منابع تأیید نشده گفته اند: تماس تلفنی از دبی به بندرعباس دارای عبارتی با مفهوم ارسال ایمیلی به مقصد تهران بود و دقایقی بعد، جنوب کشور در وضعیت شکار قرار گرفت. مأموران امنیتی ایرانی با برخاستن پرواز هم فرودگاه دبی را ترک نکردند، چرا که احتمال بازگشت هواپیما به فرودگاه وجود داشت.

 مأموران امنیتی ایران می‎کوشند خلبان این پرواز را متقاعد کنند که بدون اطلاع به خدمه پرواز و مسافران، در فرودگاهی در مرکز ایران فرود اضطراری کند، اما با عدم تمکین وی مواجه شده و خلبان پس از تماس با دوبی رسما از فرود سرپیچی میکند. اینکه چرا فرودگاه دبی به خلبان دستور عدمنشستن داده است خود علامت سئوال بزرگی است که باید در آینده رمزگشایی شود. معمولا در اینگونه مواقع هواپیماها بهسرعت فرود میآیند. لاجرم دو فروند هواپیمای اف-4 نیروی هوایی ارتش اقدام به ره‎گیری هواپیما کرده و خلبان را مجبور به پروازی طولانی در آسمان کشور میکنند و درنهایت او بهواسطه اقدام قهرآمیز شکاریهای ارتش مجبور به فرود در فرودگاهی در بندرعباس میشود. با احتساب مدت زمان 40 پرواز تا بندرعباس بامداد چهارم اسفند بوئینگ 737 حامل ریگی و همراهانش در بندرعباس می‎نشیند.
 
- منابع غیررسمی نقل کردهاند عملیات بی‎حس کردن ریگی با چنان سرعتی از سوی یکی از خانمها انجام می‎شود که فرصت هیچ واکنشی را نه به او، نه به نفر همراهش و نه به محافظانش نمی‎دهد. از آن مهمتر ریگی وقتی متوجه تغییر احوال خود میشود که دستبند بر دست داشته است و مأموری مراقب عدماقدام او به خودکشی بوده است. محافظان قرقیز او حتی فرصت تغییر مکان خویش را هم پیدا نکردند. «ریگی از نحوه دستگیری‎اش بهت‎زده شده بود» این سخن را وزیر اطلاعات در جریان کنفرانس خبری‎اش به زبان آورد. خبر دستگیری ریگی، دنیا را بهت‎زده می‎کند. دیوید میلیبند این اتفاق را نشانه اقتدار اطلاعاتی ایران میداند. بلافاصله پس از عملیات، هواپیمای بیشکک - دبی از بندرعباس بلند می‎شود. ریگی و همراهانش توسط یک هواپیمای اختصاصی ارتش به تهران منتقل می‎شوند.

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط کوشا 88/12/8:: 9:8 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >